یک شکاف باز هر کسی را دیوانه می کند. وقتی این جوانه آنقدر مجذوب می شود که عطر خود را استشمام کند و از طعم آن لذت ببرد، وقتی خود زن بدش نمی آید که او را فاک کنند - متوقف کردن آن غیرممکن است. و میل در چشمان او فشار می آورد تا تا آنجا که ممکن است در او فرو برود. چگونه می توانید در برابر وسوسه ادم کردن در درون او مقاومت کنید؟ عجب عوضی - با انگشتانش شیره را می مالد و مزه می کند. و او آن را دوست دارد.
معلوم نیست چرا خانوم دوم انقدر بی تفاوته که جلوی خودش بخوای؟ و خانم سیاه پوست کوچولو - آن را روی الاغش بیرون آوردند و او همچنان بی سر و صدا آنجا دراز می کشد و برای شستن به حمام نمی دود؟ شاید منظور او این است که در مورد رابطه جنسی خیال پردازی می کند، اما واقعاً هیچ اتفاقی نیفتاده است.
من تو را می خواهم