خواهر در زندگی یک عوضی است. او با رفتار صریح خود برادرش را اغوا کرد. من هم نتونستم تحمل کنم و او الاغ او را کاملاً توسعه داد. دیک عوضی را در احمق گرفتم و راضی بودم. چنین خرکی را باید در تمام طول روز کتک زد، بنابراین او به بیدمشک خود هیچ جا نتابید. به طور کلی، فینال مورد انتظار بود - دهان او را با تقدیر شستشو داد و نقش او را در خانواده به عنوان یک نوک پستان مشخص کرد.
تنها گذاشتن چنین همسر دوست داشتنی و به علاوه در عروسی خواهرم با مهمانان زیاد، بی پروا است. احساس جشن، الکل، و وسوسه می تواند کار را انجام دهد. سیاه پوست متوجه دختر بی حوصله شد و به خاطر توجه و توجه او به غریبه زیبا پاداش گرفت. او مانند ماده ای که مرد برای آن روز انتخاب کرده بود از او تشکر کرد. اکنون بدن او این دیدار فراموش نشدنی را به خاطر خواهد آورد.
آیا می توان از کنار چنین زیبایی جذاب عبور کرد؟ او به خوبی میداند که مردی که شلوارش را به تن دارد از قبل یک نقطه طاس دارد و اسپرم در توپهایش با بیتابی میپرد. او الاغ خوبی دارد - او برای آن التماس می کند. من فکر می کنم تعداد زیادی از گل میخ های محله وجود دارد که به این میلف خدمات می دهند. چشمان مثل یک عوضی - لذت مسحور کننده و نویدبخش. من فکر نمی کنم که او هرگز یک غریبه را رد کرد.